قرآن عثمان طه

Sooreh القصص

Bismi Allāhi Ar-Raĥmani Ar-Raĥīmi Ţā-Sīn-Mīm

1

به نام خداى گسترده مهر مهرورز؛ طا، سين، ميم.


Tilka 'Āyātu Al-Kitābi Al-Mubīni

2

آن آيات كتاب روشنگراست.


Natlū `Alayka Min Naba'i Mūsá Wa Fir`awna Bil-Ĥaqqi Liqawmin Yu'uminūna

3

بخشى از خبر بزرگ موسى و فرعون را براى گروهى كه ايمان مى‌آورند، بدرستى برتو مى‌خوانيم.


'Inna Fir`awna `Alā Fī Al-'Arđi Wa Ja`ala 'Ahlahā Shiya`āan Yastađ`ifu Ţā'ifatan Minhum Yudhabbiĥu 'Abnā'ahum Wa Yastaĥyī Nisā'ahum 'Innahu Kāna Mina Al-Mufsidīna

4

در واقع فرعون در زمين (مصر) برترى جويى كرد، و اهل آن را گروه‌هايى قرارداد؛ در حالى كه دسته‌اى از آنان را تضعيف مى‌كرد، پسرانشان را سر مى‌بريد و زنانشان را زنده نگه مى‌داشت؛ [چرا] كه او از فسادگران بود.


Wa Nurīdu 'An Namunna `Alá Al-Ladhīna Astuđ`ifū Fī Al-'Arđi Wa Naj`alahum 'A'immatan Wa Naj`alahumu Al-Wārithīna

5

و مى‌خواهيم كه بر كسانى كه در زمين مستضعف شده بودند، منت نهيم و آنان را پيشوايان (زمين) گردانيم و آنان را وارثان (آن) قرار دهيم.


Wa Numakkina Lahum Fī Al-'Arđi Wa Nuriya Fir`awna Wa Hāmāna Wa Junūdahumā Minhum Mā Kānū Yaĥdharūna

6

و در زمين به آنان امكانات دهيم، و به فرعون و هامان و لشكريانشان، آنچه را همواره از آن (بنى اسرائيلي) ان بيم داشتند بنمايانيم.


Wa 'Awĥaynā 'Ilá 'Ummi Mūsá 'An 'Arđi`īhi Fa'idhā Khifti `Alayhi Fa'alqīhi Fī Al-Yammi Wa Lā Takhāfī Wa Lā Taĥzanī 'Innā Rāddūhu 'Ilayki Wa Jā`ilūhu Mina Al-Mursalīna

7

و به مادر موسى وحى (الهام) كرديم كه:« او را شير ده؛ و هنگامى كه بر (جان) او ترسيدى، پس وى را در دريا بيفكن؛ و نترس و اندوهگين مباش، [چرا] كه ما او را به سوى تو بازمى‌گردانيم، و وى را از فرستادگان (خود) قرار مى‌دهيم. »


Fāltaqaţahu 'Ālu Fir`awna Liyakūna Lahum `Adūwan Wa Ĥazanāan 'Inna Fir`awna Wa Hāmāna Wa Junūdahumā Kānū Khāţi'īna

8

و فرعونيان او را (از آب) برگرفتند، تا سرانجام براى آنان دشمنى و (مايه) اندوهى شود! در حقيقت فرعون و هامان و لشكريانشان خطا كار بودند.


Wa Qālat Amra'atu Fir`awna Qurratu `Aynin Lī Wa Laka Lā Taqtulūhu `Asá 'An Yanfa`anā 'Aw Nattakhidhahu Waladāan Wa Hum Lā Yash`urūna

9

و زن فرعون گفت:« (اين نوزاد) روشنى چشمى براى من و براى توست! او را نكشيد، اميد است كه براى ما سودمند باشد، يا او را به فرزندى برگزينيم. »در حالى كه آنان (با درك حسى) متوجه نمى‌شدند! (كه موسى كيست.)


Wa 'Aşbaĥa Fu'uādu 'Ummi Mūsá Fārighāan 'In Kādat Latubdī Bihi Lawlā 'An Rabaţnā `Alá Qalbihā Litakūna Mina Al-Mu'uminīna

10

و دل [سوزان‌] مادر موسى (از هر چيز، جز فكر فرزند) تهى گشت؛ و اگر دل او را محكم نكرده بوديم، تا از مؤمنان باشد، قطعا نزديك بود آن (راز) را افشاكند.


Wa Qālat Li'khtihi Quşşīhi Fabaşurat Bihi `An Junubin Wa Hum Lā Yash`urūna

11

و (مادر موسى) به خواهر او گفت:« (وضع) اورا پيگيرى كن. »و از دور آن (نوزاد) را ديد، در حالى كه آنان (با درك حسى) متوجه نمى‌شدند.


Wa Ĥarramnā `Alayhi Al-Marāđi`a Min Qablu Faqālat Hal 'Adullukum `Alá 'Ahli Baytin Yakfulūnahu Lakum Wa Hum Lahu Nāşiĥūna

12

و از پيش، (شير) دايه‌ها را بر او ممنوع كرديم؛ و (خواهر موسى به فرعونيان) گفت:« آيا شما را به خاندانى راهنمايى كنم كه او را براى شما سرپرستى كنند، در حالى كه آنان خيرخواه او هستند؟! »


Faradadnāhu 'Ilá 'Ummihi Kay Taqarra `Aynuhā Wa Lā Taĥzana Wa Lita`lama 'Anna Wa`da Allāhi Ĥaqqun Wa Lakinna 'Aktharahum Lā Ya`lamūna

13

و او را به سوى مادرش بازگردانديم تا چشمش روشن شود، و اندوهگين نشود، و تا بداند كه وعده خدا حق است؛ و ليكن بيشتر آن (مردم) ان نمى‌دانند.


Wa Lammā Balagha 'Ashuddahu Wa Astawá 'Ātaynāhu Ĥukmāan Wa `Ilmāan Wa Kadhalika Najzī Al-Muĥsinīna

14

و هنگامى كه (موسى) به حد رشدش رسيد، و (در كمال و نيرومندى) استقرار يافت، حكم (و حكمت) و دانش به او داديم؛ و اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم.


Wa Dakhala Al-Madīnata `Alá Ĥīni Ghaflatin Min 'Ahlihā Fawajada Fīhā Rajulayni Yaqtatilāni Hādhā Min Shī`atihi Wa Hadhā Min `Adūwihi Fāstaghāthahu Al-Ladhī Min Shī`atihi `Alá Al-Ladhī Min `Adūwihi Fawakazahu Mūsá Faqađá `Alayhi Qāla Hādhā Min `Amali Ash-Shayţāni 'Innahu `Adūwun Muđillun Mubīnun

15

و (موسى) هنگامى كه مردم آن (مصر) در غفلت بودند داخل شهر شد؛ و دو مرد را در آنجا يافت كه با يكديگر جنگ (و نزاع) مى‌كردند؛ اين (يكى) از پيروان او و آن (ديگرى) از دشمنانش بود، و كسى كه از پيروان او بود بر ضد كسى كه از دشمنان وى بود، از او يارى خواست؛ پس موسى مشتى بر او زد، و (عمر) او پايان يافت. (موسى) گفت:« اين (نزاع شما) از كار شيطان بود؛ [چرا] كه او دشمن [و] گمراه كننده آشكارى است. »


Qāla Rabbi 'Innī Žalamtu Nafsī Fāghfir Lī Faghafara Lahu 'Innahu Huwa Al-Ghafūru Ar-Raĥīmu

16

(موسى) گفت:« پروردگارا! در حقيقت من به خودم ستم كردم؛ پس مرا بيامرز. »و (خدا) او را آمرزيد؛ [چرا] كه تنها او بسيار آمرزنده [و] مهرورز است.


Qāla Rabbi Bimā 'An`amta `Alayya Falan 'Akūna Žahīrāan Lilmujrimīna

17

(باز موسى) گفت:« پروردگارا! به (پاس) نعمتى كه به من دادى، پس پشتيبان خلافكاران نخواهم بود. »


Fa'aşbaĥa Fī Al-Madīnati Khā'ifāan Yataraqqabu Fa'idhā Al-Ladhī Astanşarahu Bil-'Amsi Yastaşrikhuhu Qāla Lahu Mūsá 'Innaka Laghawīyun Mubīnun

18

و (موسى) در شهر ترسان و منتظر (حادثه و اخبار) گرديد؛ پس ناگهان (همان) كسى كه ديروز از او يارى طلبيده بود، از او فريادرسى خواست؛ موسى به او گفت:« قطعا تو گمراه آشكارى هستى. »


Falammā 'An 'Arāda 'An Yabţisha Bial-Ladhī Huwa `Adūwun Lahumā Qāla Yā Mūsá 'Aturīdu 'An Taqtulanī Kamā Qatalta Nafsāan Bil-'Amsi 'In Turīdu 'Illā 'An Takūna Jabbārāan Fī Al-'Arđi Wa Mā Turīdu 'An Takūna Mina Al-Muşliĥīna

19

و هنگامى كه خواست بر كسى، كه او دشمن هر دوى شان بود، سخت‌گيرى كند، گفت:« اى موسى! آيا مى‌خواهى كه مرا بكشى همان گونه كه ديروز شخصى را كشتى؟! (تو چيزى) نمى‌خواهى جز آنكه در زمين زورگو باشى، و نمى‌خواهى كه از اصلاح گران باشى! »


Wa Jā'a Rajulun Min 'Aqşá Al-Madīnati Yas`á Qāla Yā Mūsá 'Inna Al-Mala'a Ya'tamirūna Bika Liyaqtulūka Fākhruj 'Innī Laka Mina An-Nāşiĥīna

20

و مردى با كوشش از دورترين (نقطه) شهر آمد [و] گفت:« اى موسى! در واقع اشراف در مورد تو نظرخواهى مى‌كنند تا تورا بكشند، پس (از شهر) خارج شو، [چرا] كه من از خيرخواهان توام. »


Fakharaja Minhā Khā'ifāan Yataraqqabu Qāla Rabbi Najjinī Mina Al-Qawmi Až-Žālimīna

21

و (موسى) از آن (شهر) خارج شد در حالى كه ترسان [و] منتظر (حادثه) بود، گفت:« پروردگارا! مرا از گروه ستمكاران نجات بخش. »


Wa Lammā Tawajjaha Tilqā'a Madyana Qāla `Asá Rabbī 'An Yahdiyanī Sawā'a As-Sabīl

22

و هنگامى كه به سوى مدين روى نهاد، گفت:« اميد است كه پروردگارم مرا به راه درست راهنمائى كند. »


Wa Lammā Warada Mā'a Madyana Wajada `Alayhi 'Ummatan Mina An-Nāsi Yasqūna Wa Wajada Min Dūnihimu Amra'tayni Tadhūdāni Qāla Mā Khaţbukumā Qālatā Lā Nasqī Ĥattá Yuşdira Ar-Ri`ā'u Wa 'Abūnā Shaykhun Kabīrun

23

و هنگامى كه به (چاه) آب مدين رسيد، گروهى از مردم را در آنجا يافت كه (چهارپايان خود را) سيراب مى‌كردند؛ و پايين‌تر از آنان دو زن را يافت كه (گوسفندان خود را از رفتن به طرف آبشخور) بازمى‌داشتند. (موسى به آن دو) گفت:« [جريان‌] كار شما چيست؟ » [آن دو زن‌] گفتند:« (ما گوسفندهايمان را) سيراب نمى‌كنيم تا اينكه شبان‌ها خارج شوند؛ و پدر ما پير كهنسالى است. »


Fasaqá Lahumā Thumma Tawallá 'Ilá Až-Žilli Faqāla Rabbi 'Innī Limā 'Anzalta 'Ilayya Min Khayrin Faqīrun

24

پس (موسى) براى آن دو (گوسفندان را) سيراب كرد، سپس (از آنان) به سوى سايه روى برتافت و گفت:« پروردگارا! در حقيقت من به آنچه از نيكى كه به سوى من فروفرستى، نيازمندم. »


Fajā'at/hu 'Iĥdāhumā Tamshī `Alá Astiĥyā'in Qālat 'Inna 'Abī Yad`ūka Liyajziyaka 'Ajra Mā Saqayta Lanā Falammā Jā'ahu Wa Qaşşa `Alayhi Al-Qaşaşa Qāla Lā Takhaf Najawta Mina Al-Qawmi Až-Žālimīna

25

و يكى از آن دو (دختران شعيب) به سراغ او آمد در حالى كه با شرم، گام برمى‌داشت، گفت:« در حقيقت پدرم تو را فرا مى‌خواند تا پاداش آب دادن (گوسفندان) ما را به تو بپردازد. »و هنگامى كه (موسى) نزد او [شعيب‌] آمد و حكايت‌ها را براى او حكايت كرد، گفت:« نترس كه از گروه ستمكاران نجات يافتى. »


Qālat 'Iĥdāhumā Yā 'Abati Asta'jirhu 'Inna Khayra Mani Asta'jarta Al-Qawīyu Al-'Amīnu

26

يكى از آن دو (دختر) گفت:« اى پدر [من‌]! اورا استخدام كن، [چرا] كه بهترين كسى كه استخدام مى‌كنى (شخص) نيرومند درستكار است. »


Qāla 'Innī 'Urīdu 'An 'Unkiĥaka 'Iĥdá Abnatayya Hātayni `Alá 'An Ta'juranī Thamāniyata Ĥijajin Fa'in 'Atmamta `Ashrāan Famin `Indika Wa Mā 'Urīdu 'An 'Ashuqqa `Alayka Satajidunī 'In Shā'a Allāhu Mina Aş-Şāliĥīna

27

(شعيب) گفت:« در حقيقت من مى‌خواهم كه يكى از اين دو دخترم را به همسرى تو درآورم، بر (اساس اين مهريه) كه هشت سال در استخدام من باشى؛ و اگر تا ده سال تكميل كنى، پس (لطفى) از نزد توست؛ و نمى‌خواهم كه برتو سخت‌گيرى كنم؛ اگر خدا بخواهد، بزودى مرا از شايستگان خواهى يافت. »


Qāla Dhālika Baynī Wa Baynaka 'Ayyamā Al-'Ajalayni Qađaytu Falā `Udwāna `Alayya Wa Allāhu `Alá Mā Naqūlu Wakīlun

28

(موسى) گفت:« اين (قراردادى) ميان من و ميان تو است؛ هر كدام از دو سرآمد (مدت) را به پايان رساندم پس هيچ تعدى بر من نخواهد بود؛ و خدا نسبت به آنچه مى‌گوييم گواه و نگهبان است. »


Falammā Qađá Mūsá Al-'Ajala Wa Sāra Bi'ahlihi 'Ānasa Min Jānibi Aţ-Ţūri Nārāan Qāla Li'hlihi Amkuthū 'Innī 'Ānastu Nārāan La`allī 'Ātīkum Minhā Bikhabarin 'Aw Jadhwatin Mina An-Nāri La`allakum Taşţalūna

29

و هنگامى كه موسى سرآمد (مدت شبانى) را به پايان رسانيد و همراه خانواده‌اش (از مدين به سوى مصر) روان شد، از جانب (كوه) طور آتشى ديد؛ به خانواده‌اش گفت:« درنگ كنيد [چرا] كه من آتشى ديدم؛ (مى‌روم) تا شايد من خبرى از آن يا پاره‌اى از آتش براى شما بياورم، باشد كه شما گرم شويد. »


Falammā 'Atāhā Nūdī Min Shāţi'i Al-Wādī Al-'Aymani Fī Al-Buq`ati Al-Mubārakati Mina Ash-Shajarati 'An Yā Mūsá 'Innī 'Anā Al-Lahu Rabbu Al-`Ālamīna

30

و هنگامى كه به سراغ آن (آتش) آمد، از جانب راست دره، در آن جايگاه خجسته، از (ميان يك) درخت ندا داده شد، كه:« اى موسى! براستى من، خود خدايى هستم كه پروردگار جهانيانم.


Wa 'An 'Alqi `Aşāka Falammā Ra'āhā Tahtazzu Ka'annahā Jānnun Wallá Mudbirāan Wa Lam Yu`aqqib Yā Mūsá 'Aqbil Wa Lā Takhaf 'Innaka Mina Al-'Āminīna

31

و (ندا داده شد) كه عصايت را بيفكن!- و هنگامى كه آن (عصا) را ديد كه مى‌جنبيد، چنانكه گويى آن مارى است، (موسى) پشت كرده روى برتافت، و به عقب بازنگشت- (ندا آمد) اى موسى! روى آر و نترس، [چرا] كه تو در امنيت هستى.


Asluk Yadaka Fī Jaybika Takhruj Bayđā'a Min Ghayri Sū'in Wa Ađmum 'Ilayka Janāĥaka Mina Ar-Rahbi Fadhānika Burhānāni Min Rabbika 'Ilá Fir`awna Wa Mala'ihi 'Innahum Kānū Qawmāan Fāsiqīna

32

دستت را در گريبانت وارد كن، تا سفيد گونه بدون (عيب) بدى بيرون آيد؛ و (دست و) بالت را (براى آرامش) از هراس به (سينه) خودت بگذار؛ و اين دو (معجزه) دليل‌هاى روشنى از جانب پروردگارت به سوى فرعون و اشراف اوست؛ [چرا] كه آنان گروهى نافرمانبردارند. »


Qāla Rabbi 'Innī Qataltu Minhum Nafsāan Fa'akhāfu 'An Yaqtulūni

33

(موسى) گفت:« پروردگارا! در واقع من شخصى از آنان را كشتم، پس مى‌ترسم كه [مرا] بكشند.


Wa 'Akhī Hārūnu Huwa 'Afşaĥu Minnī Lisānāan Fa'arsilhu Ma`iya Rid'āan Yuşaddiqunī 'Innī 'Akhāfu 'An Yukadhdhibūni

34

و برادرم هارون، او زبانى واضح‌تر از من دارد؛ پس او را ياورى، همراه من بفرست كه مرا تأييد كند؛ [چرا] كه من مى‌ترسم كه [مرا] تكذيب كنند. »


Qāla Sanashuddu `Ađudaka Bi'akhīka Wa Naj`alu Lakumā Sulţānāan Falā Yaşilūna 'Ilaykumā Bi'āyātinā 'Antumā Wa Mani Attaba`akumā Al-Ghālibūna

35

فرمود:« بزودى بازوى تورا بوسيله برادرت محكم مى‌كنيم، و براى شما تسلطى قرار مى‌دهيم؛ و با (وجود) نشانه‌هاى (معجزه آساى) ما (دست آنان) به شما نمى‌رسد؛ شما و هر كس از شما پيروى كند پيروزيد. »


Falammā Jā'ahum Mūsá Bi'āyātinā Bayyinātin Qālū Mā Hādhā 'Illā Siĥrun Muftaran Wa Mā Sami`nā Bihadhā Fī 'Ābā'inā Al-'Awwalīna

36

و هنگامى كه موسى با نشانه‌هاى (معجزه آساى) روشنگرانه ما به سراغ آنان آمد، گفتند:« اين جز سحرى (دروغ) بافته نيست. و (ما) در نياكان نخستين خود اين را نشنيده‌ايم! »


Wa Qāla Mūsá Rabbī 'A`lamu Biman Jā'a Bil-Hudá Min `Indihi Wa Man Takūnu Lahu `Āqibatu Ad-Dāri 'Innahu Lā Yufliĥu Až-Žālimūna

37

و موسى گفت:« پروردگارم، به (حال) كسى كه از نزد او رهنمون آورده و كسى كه فرجام (نيك) سرا (ى دنيا و آخرت) براى اوست، داناتر است؛ قطعا ستمكاران رستگار نمى‌شوند. »


Wa Qāla Fir`awnu Yā 'Ayyuhā Al-Mala'u Mā `Alimtu Lakum Min 'Ilahin Ghayrī Fa'awqid Lī Yā Hāmānu `Alá Aţ-Ţīni Fāj`al Lī Şarĥāan La`allī 'Aţţali`u 'Ilá 'Ilahi Mūsá Wa 'Innī La'ažunnuhu Mina Al-Kādhibīna

38

و فرعون گفت:« اى اشراف! هيچ معبودى غير از خودم براى شما نمى‌شناسم؛ پس اى هامان، برايم آتشى بر گل برافروز (و آجر بساز) و براى من قصرى (بلند، بنا) گردان، تا شايد من از معبود موسى اطلاع يابم؛ و در حقيقت من گمان مى‌كنم كه او از دروغگويان است. »


Wa Astakbara Huwa Wa Junūduhu Fī Al-'Arđi Bighayri Al-Ĥaqqi Wa Žannū 'Annahum 'Ilaynā Lā Yurja`ūna

39

و او (فرعون) و لشكريانش به ناحق در زمين تكبر ورزيدند، و يقين كردند كه به سوى ما بازگردانده نمى‌شوند.


Fa'akhadhnāhu Wa Junūdahu Fanabadhnāhum Fī Al-Yammi Fānžur Kayfa Kāna `Āqibatu Až-Žālimīna

40

و او و لشكريانش را گرفتار (مجازات) ساختيم و آنان را در دريا افكنديم؛ پس بنگر فرجام ستمكاران چگونه بوده است!


Wa Ja`alnāhum 'A'immatan Yad`ūna 'Ilá An-Nāri Wa Yawma Al-Qiyāmati Lā Yunşarūna

41

و آن (فرعوني) ان را پيشوايانى قرارداديم، كه به سوى آتش (دوزخ) فرا مى‌خوانند؛ و روز رستاخيز يارى نخواهند شد.


Wa 'Atba`nāhum Fī Hadhihi Ad-Dunyā La`natan Wa Yawma Al-Qiyāmati Hum Mina Al-Maqbūĥīna

42

و در اين دنيا لعنتى در پى آنان روانه كرديم، و آنان روز رستاخيز از زشت رويانند.


Wa Laqad 'Ātaynā Mūsá Al-Kitāba Min Ba`di Mā 'Ahlaknā Al-Qurūna Al-'Ūlá Başā'ira Lilnnāsi Wa Hudan Wa Raĥmatan La`allahum Yatadhakkarūna

43

و بعد از آنكه گروه‌ها (و نسل‌ها) ى نخستين را هلاك نموديم؛ به يقين به موسى كتاب (تورات) داديم، در حالى كه دليل‌هاى بينش آور و رهنمود و رحمتى براى مردم بود؛ باشد كه آنان متذكر شوند.


Wa Mā Kunta Bijānibi Al-Gharbīyi 'Idh Qađaynā 'Ilá Mūsá Al-'Amra Wa Mā Kunta Mina Ash-Shāhidīn

44

و [تو] در جانب غربى نبودى هنگامى كه كار (نبوت) را با موسى تمام كرديم؛ و از گواهان (حاضرنيز) نبودى.


Wa Lakinnā 'Ansha'nā Qurūnāan Fataţāwala `Alayhimu Al-`Umuru Wa Mā Kunta Thāwīāan Fī 'Ahli Madyana Tatlū `Alayhim 'Āyātinā Wa Lakinnā Kunnā Mursilīna

45

و ليكن ما گروه هايى را پديد آورديم، و دوران (عمر) آنان طولانى شد؛ و در [ميان‌] ساكنان مدين اقامت نداشتى، (تا از حال آنان آگاه شوى و) آيات ما را بر آنان (مشركان مكه) بخوانى [و پيروى كنى؛] و ليكن ما فرستنده (تو) بوديم.


Wa Mā Kunta Bijānibi Aţ-Ţūri 'Idh Nādaynā Wa Lakin Raĥmatan Min Rabbika Litundhira Qawmāan Mā 'Atāhum Min Nadhīrin Min Qablika La`allahum Yatadhakkarūna

46

و (تو) در جانب (كوه) طور نبودى، هنگامى كه (موسى را) ندا داديم؛ و ليكن (تورا آگاه كرديم) بخاطر اينكه رحمتى از سوى پروردگارت باشد تا قومى را هشدار دهى كه پيش از تو هيچ هشدارگرى براى آنان نيامده است؛ باشد كه آنان متذكر شوند.


Wa Lawlā 'An Tuşībahum Muşībatun Bimā Qaddamat 'Aydīhim Fayaqūlū Rabbanā Lawlā 'Arsalta 'Ilaynā Rasūlāan Fanattabi`a 'Āyātika Wa Nakūna Mina Al-Mu'uminīna

47

و اگر نبود اينكه بخاطر دستاورد پيشين‌شان مصيبتى به آنان رسد (پس حجت آورند) و گويند:« [اى‌] پروردگار ما! چرا فرستاده‌اى به سوى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم و از مؤمنان باشيم؟! » (ما پيامبرى نمى‌فرستاديم.)


Falammā Jā'ahumu Al-Ĥaqqu Min `Indinā Qālū Lawlā 'Ūtiya Mithla Mā 'Ūtiya Mūsá 'Awalam Yakfurū Bimā 'Ūtiya Mūsá Min Qablu Qālū Siĥrāni Tažāharā Wa Qālū 'Innā Bikullin Kāfirūna

48

و هنگامى كه حق از نزد ما به سوى آنان آمد گفتند:« چرا همانند آنچه كه به موسى داده شد (به اين پيامبر) داده نشده است؟! »و آيا آنچه را پيش از (اين) به موسى داده شد، انكار نكردند؛ گفتند:« (اين) دو جادو [گر] ند كه پشتيبان يكديگرند. »و گفتند:« در حقيقت ما به هر (دو) كافريم! »


Qul Fa'tū Bikitābin Min `Indi Allāhi Huwa 'Ahdá Minhumā 'Attabi`hu 'In Kuntum Şādiqīna

49

بگو:« اگر راست گوييد، پس كتابى از نزدخدا بياوريد كه آن هدايت كننده‌تر از دو (كتاب قرآن و تورات) باشد، تا از آن پيروى كنم! »


Fa'in Lam Yastajībū Laka Fā`lam 'Annamā Yattabi`ūna 'Ahwā'ahum Wa Man 'Ađallu Mimmani Attaba`a Hawāhu Bighayri Hudan Mina Allāhi 'Inna Allāha Lā Yahdī Al-Qawma Až-Žālimīna

50

و اگر (پيشنهاد) تورا نپذيرفتند، پس بدان كه [آنان‌] از هوس‌هايشان پيروى مى‌كنند؛ و كيست گمراه‌تر از كسى كه بدون راهنمايى از جانب خدا، از هوسش پيروى كند؟! كه خدا گروه ستمكاران را راهنمايى نمى‌كند.


Wa Laqad Waşşalnā Lahumu Al-Qawla La`allahum Yatadhakkarūna

51

و بيقين سخن (قرآن) را پياپى براى آنان آورديم باشد كه آنان متذكر شوند.


Al-Ladhīna 'Ātaynāhumu Al-Kitāba Min Qablihi Hum Bihi Yu'uminūna

52

كسانى كه پيش از آن، به آنان كتاب (آسمانى) داديم، ايشان بدان (قرآن) ايمان مى‌آورند.


Wa 'Idhā Yutlá `Alayhim Qālū 'Āmannā Bihi 'Innahu Al-Ĥaqqu Min Rabbinā 'Innā Kunnā Min Qablihi Muslimīna

53

و هنگامى كه (قرآن) برآنان خوانده شود، مى‌گويند:« به آن ايمان آورديم؛ [چرا] كه آن حق [و] از جانب پروردگار ماست؛ در حقيقت ما پيش از اين تسليم شده بوديم. »


'Ūlā'ika Yu'utawna 'Ajrahum Marratayni Bimā Şabarū Wa Yadra'ūna Bil-Ĥasanati As-Sayyi'ata Wa Mimmā Razaqnāhum Yunfiqūna

54

آنان بخاطر شكيبايى‌شان، دو بار به ايشان پاداش داده مى‌شود؛ و با نيكى، بدى را دور مى‌سازند؛ و از آنچه كه روزى آنان كرده‌ايم (در راه خدا) مصرف مى‌كنند.


Wa 'Idhā Sami`ū Al-Laghwa 'A`rađū `Anhu Wa Qālū Lanā 'A`mālunā Wa Lakum 'A`mālukum Salāmun `Alaykum Lā Nabtaghī Al-Jāhilīna

55

و هر گاه (سخن) بيهوده مى‌شنوند، از آن روى مى‌گردانند و مى‌گويند:« كردارهاى ما تنها براى ماست و كردارهاى شما تنها براى شماست؛ سلام بر شما باد؛ كه ما طالب نادانان نيستيم. »


'Innaka Lā Tahdī Man 'Aĥbabta Wa Lakinna Allāha Yahdī Man Yashā'u Wa Huwa 'A`lamu Bil-Muhtadīna

56

در حقيقت تو هر كسى را كه دوست دارى راهنمايى نمى‌كنى؛ و ليكن خدا هر كس را بخواهد (و شايسته بداند) راهنمايى مى‌كند؛ و او به ره‌يافتگان داناتر است.


Wa Qālū 'In Nattabi`i Al-Hudá Ma`aka Nutakhaţţaf Min 'Arđinā 'Awalam Numakkin Lahum Ĥaramāan 'Āmināan Yujbá 'Ilayhi Thamarātu Kulli Shay'in Rizqāan Min Ladunnā Wa Lakinna 'Aktharahum Lā Ya`lamūna

57

و گفتند:« اگر به همراه تو از هدايت (اسلام) پيروى كنيم، از سرزمين‌مان ربوده مى‌شويم. »و آيا آنان را در حرم امنى مستقر نساختيم، كه محصولات هر چيزى به سوى آن (شهر) آورده مى‌شود؟! در حالى كه روزى‌اى از جانب ماست؛ و ليكن بيشتر آنان نمى‌دانند.


Wa Kam 'Ahlaknā Min Qaryatin Baţirat Ma`īshatahā Fatilka Masākinuhum Lam Tuskan Min Ba`dihim 'Illā Qalīlāan Wa Kunnā Naĥnu Al-Wārithīna

58

و چه بسيار از (مردم) آبادى [ها] را هلاك كرديم، كه در زندگى‌شان سرمستى مى‌كردند. و آن خانه‌هاى آنان است در حالى كه پس از آنان جز اندكى مسكونى نبوده است؛ و تنها ما وارث (آنان) بوديم.


Wa Mā Kāna Rabbuka Muhlika Al-Qurá Ĥattá Yab`atha Fī 'Ummihā Rasūlāan Yatlū `Alayhim 'Āyātinā Wa Mā Kunnā Muhlikī Al-Qurá 'Illā Wa 'Ahluhā Žālimūna

59

و پروردگار تو هلاك كننده (مردم) آبادى‌ها نبوده، تا اينكه در مركز آنها فرستاده‌اى را برانگيزد كه آيات ما را بر آنان بخواند [و پيروى كند]؛ و [ما] هلاك كننده (مردم) آبادى‌ها نبوديم، جز در حالى كه اهلش ستمكار بودند.


Wa Mā 'Ūtītum Min Shay'in Famatā`u Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Wa Zīnatuhā Wa Mā `Inda Allāhi Khayrun Wa 'Abqá 'Afalā Ta`qilūna

60

و آنچه از چيز (ها) به شما داده شده، پس كالاى زندگى پست (دنيا) و زيور آن است؛ و آنچه نزد خداست بهتر و پايدارتر است؛ پس آيا خردورزى نمى‌كنيد؟!


'Afaman Wa`adnāhu Wa`dāan Ĥasanāan Fahuwa Lāqīhi Kaman Matta`nāhu Matā`a Al-Ĥayāati Ad-Dunyā Thumma Huwa Yawma Al-Qiyāmati Mina Al-Muĥđarīna

61

و آيا كسى كه وعده نيكويى به او وعده داده‌ايم و او بدان خواهد رسيد، همانند كسى است كه از كالاى زندگى پست (دنيا) بهره‌مندش ساختيم؛ سپس او روز رستاخيز از احضار شدگان (براى حسابرسى و مجازات) است؟!


Wa Yawma Yunādīhim Fayaqūlu 'Ayna Shurakā'iya Al-Ladhīna Kuntum Taz`umūna

62

و (يادكن) روزى را كه (خدا) آنان را ندا مى‌دهد و مى‌گويد:« كجايند شريكان من، (همان) كسانى كه همواره (شما آنان را شريكان خدا) مى‌پنداشتيد؟! »


Qāla Al-Ladhīna Ĥaqqa `Alayhimu Al-Qawlu Rabbanā Hā'uulā' Al-Ladhīna 'Aghwaynā 'Aghwaynāhum Kamā Ghawaynā Tabarra'nā 'Ilayka Mā Kānū 'Īyānā Ya`budūna

63

كسانى (از معبودان) كه آن گفتار (وعده عذاب) برآنان تحقق‌يافت، گويند:« [اى‌] پروردگار ما! اين (گمراه) ان كسانى هستند كه (ما آنان را) فريفتيم؛ آنان را فريفتيم همانگونه كه فريب خورديم؛ (ما نسبت به آنان) در نزد تو بى‌تعهديم، (زيرا آنان) هرگز ما را نمى‌پرستيدند. »


Wa Qīla 'Ad`ū Shurakā'akum Fada`awhum Falam Yastajībū Lahum Wa Ra'awā Al-`Adhāba Law 'Annahum Kānū Yahtadūna

64

و (به مشركان) گفته شود:« شريك‌هايتان را (كه براى خدا قرار داده‌ايد) بخوانيد! »پس آنان را خواندند و (لى دعاى) آنان را نپذيرفتند، و عذاب را ببينند، (و آرزو كنند) كه اى كاش آنان همواره ره‌يافته بودند!


Wa Yawma Yunādīhim Fayaqūlu Mādhā 'Ajabtumu Al-Mursalīna

65

و (يادكن) روزى را كه (خدا) آنان را ندا مى‌دهد و مى‌گويد:« به فرستادگان (من) چه پاسخى داديد؟! »


Fa`amiyat `Alayhimu Al-'Anbā'u Yawma'idhin Fahum Lā Yatasā'alūna

66

و در آن روز، خبرهاى بزرگ بر آنان مخفى مى‌ماند، و آنان از يكديگر پرسش نمى‌كنند.


Fa'ammā Man Tāba Wa 'Āmana Wa `Amila Şāliĥāan Fa`asá 'An Yakūna Mina Al-Mufliĥīna

67

و اما كسى كه توبه كند، و ايمان آورد و [كار] شايسته انجام دهد، پس اميد است كه از رستگاران (پيروز) باشد.


Wa Rabbuka Yakhluqu Mā Yashā'u Wa Yakhtāru Mā Kāna Lahumu Al-Khiyaratu Subĥāna Allāhi Wa Ta`ālá `Ammā Yushrikūna

68

و پروردگار تو آنچه را بخواهد مى‌آفريند، و برمى‌گزيند؛ و آنان اختيارى ندارند؛ خدا منزه و برتراست از آنچه شريك (او) قرار مى‌دهند!


Wa Rabbuka Ya`lamu Mā Tukinnu Şudūruhum Wa Mā Yu`linūna

69

و پروردگارت آنچه را كه سينه‌هايشان پوشيده مى‌دارند و آنچه را آشكار مى‌كنند، مى‌داند.


Wa Huwa Allāhu Lā 'Ilāha 'Illā Huwa Lahu Al-Ĥamdu Fī Al-'Ūlá Wa Al-'Ākhirati Wa Lahu Al-Ĥukmu Wa 'Ilayhi Turja`ūna

70

و او خدايى است كه هيچ معبودى جز او نيست؛ در اين (جهان) و (جهان) آخرت ستايش مخصوص اوست، و حكم فقط از آن اوست؛ و فقط به سوى او بازگردانده مى‌شويد.


Qul 'Ara'aytum 'In Ja`ala Allāhu `Alaykumu Al-Layla Sarmadāan 'Ilá Yawmi Al-Qiyāmati Man 'Ilahun Ghayru Allāhi Ya'tīkum Biđiyā'in 'Afalā Tasma`ūna

71

بگو:« آيا بنظر شما اگر خدا شب را براى شما تا روز رستاخيز دائمى گرداند، غير از خدا كدام معبود است كه روشنايى را براى شما مى‌آورد؟! پس آيا (حقايق را) نمى‌شنويد؟! »


Qul 'Ara'aytum 'In Ja`ala Allāhu `Alaykumu An-Nahāra Sarmadāan 'Ilá Yawmi Al-Qiyāmati Man 'Ilahun Ghayru Allāhi Ya'tīkum Bilaylin Taskunūna Fīhi 'Afalā Tubşirūna

72

بگو:« آيا بنظر شما اگر خدا روز را براى شما تا روز رستاخيز دائمى گرداند، غير از خدا كدام معبود است كه براى شما شبى را آورد كه در آن آرام گيريد؟ پس آيا (حقايق را) نمى‌بينيد؟! »


Wa Min Raĥmatihi Ja`ala Lakumu Al-Layla Wa An-Nahāra Litaskunū Fīhi Wa Litabtaghū Min Fađlihi Wa La`allakum Tashkurūna

73

و از رحمت اوست كه براى شما شب و روز قرار داد، تا در آن (شب) آرام گيريد، و تا (در روز) از بخشش او (بهره) جوييد؛ و تا شايد شما سپاسگزارى كنيد.


Wa Yawma Yunādīhim Fayaqūlu 'Ayna Shurakā'iya Al-Ladhīna Kuntum Taz`umūna

74

و (يادكن) روزى را كه (خدا) آنان را ندا مى‌دهد و مى‌گويد:« كجايند شريكان من (همان) كسانى كه همواره (شما آنان را شريكان خدا) مى‌پنداشتيد؟! »


Wa Naza`nā Min Kulli 'Ummatin Shahīdāan Faqulnā Hātū Burhānakum Fa`alimū 'Anna Al-Ĥaqqa Lillāh Wa Đalla `Anhum Mā Kānū Yaftarūna

75

و (در رستاخيز) از هر امتى، گواهى بر مى‌گيريم و (به مشركان) مى‌گوييم:« دليل روشنتان را بياوريد! »و بدانند كه حق از آن خداست. و آنچه را همواره (بر خدا شريك) مى‌بستند از (نظر) ايشان گم شد.


'Inna Qārūna Kāna Min Qawmi Mūsá Fabaghá `Alayhim Wa 'Ātaynāhu Mina Al-Kunūzi Mā 'Inna Mafātiĥahu Latanū'u Bil-`Uşbati 'Ūlī Al-Qūwati 'Idh Qāla Lahu Qawmuhu Lā Tafraĥ 'Inna Allāha Lā Yuĥibbu Al-Fariĥīna

76

در واقع قارون از قوم موسى بود، و بر آنان ستم كرد؛ از گنج‌ها به او آنچنان داديم كه واقعا (حمل) خزينه‌هاى او بر گروه پيوسته نيرومندى سنگين بود! (يادكن) هنگامى را كه قومش به او گفتند:« شادمان مشو، [چرا] كه خدا شادمانان (سرمست) را دوست ندارد! »


Wa Abtaghi Fīmā 'Ātāka Allāhu Ad-Dāra Al-'Ākhirata Wa Lā Tansa Naşībaka Mina Ad-Dunyā Wa 'Aĥsin Kamā 'Aĥsana Allāhu 'Ilayka Wa Lā Tabghi Al-Fasāda Fī Al-'Arđi 'Inna Allāha Lā Yuĥibbu Al-Mufsidīna

77

و در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بجوى، و سهم خود را از دنيا فراموش مكن؛ و همان گونه كه خدا به تو نيكى كرده (به مردم) نيكى كن؛ و در زمين فساد مجوى؛ [چرا] كه خدا فسادگران را دوست ندارد. »


Qāla 'Innamā 'Ūtītuhu `Alá `Ilmin `Indī 'Awalam Ya`lam 'Anna Allāha Qad 'Ahlaka Min Qablihi Mina Al-Qurūni Man Huwa 'Ashaddu Minhu Qūwatan Wa 'Aktharu Jam`āan Wa Lā Yus'alu `An Dhunūbihimu Al-Mujrimūna

78

(قارون) گفت:« آن (ثروت) فقط براساس دانشى كه نزد من است به من داده شده است! »و آيا نمى‌دانست كه خدا پيش از او از گروه‌ها كسى را هلاك كرد كه وى از او نيرومندتر و [مال‌] اندوزتر بود؟! و (هنگام عذاب اين) خلافكاران از پيامدهاى (گناهان) شان پرسيده نمى‌شوند.


Fakharaja `Alá Qawmihi Fī Zīnatihi Qāla Al-Ladhīna Yurīdūna Al-Ĥayāata Ad-Dunyā Yālayta Lanā Mithla Mā 'Ūtiya Qārūnu 'Innahu Ladhū Ĥažžin `Ažīmin

79

و (قارون) با زيورش بر قومش بيرون آمد، كسانى كه خواهان زندگى پست (دنيا) بودند گفتند:« اى كاش همانند آنچه به قارون داده شده است براى ما بود! كه مسلما او داراى بهره بزرگى است! »


Wa Qāla Al-Ladhīna 'Ūtū Al-`Ilma Waylakum Thawābu Allāhi Khayrun Liman 'Āmana Wa `Amila Şāliĥāan Wa Lā Yulaqqāhā 'Illā Aş-Şābirūna

80

و كسانى كه به آنان علم داده شده بود، گفتند:« واى بر شما! براى كسانى كه ايمان آوردند و [كار] شايسته انجام دادند پاداش خدا بهتر است؛ و [لى‌] آن را جز شكيبايان دريافت كننده نيستند. »


Fakhasafnā Bihi Wa Bidārihi Al-'Arđa Famā Kāna Lahu Min Fi'atin Yanşurūnahu Min Dūni Allāhi Wa Mā Kāna Mina Al-Muntaşirīna

81

و او و خانه‌اش را در زمين فرو برديم؛ پس براى او هيچ دسته‌اى غير از خدا نبود كه وى را يارى كنند، و از يارى كنندگان (و دفاع كنندگان از خويش هم) نبود.


Wa 'Aşbaĥa Al-Ladhīna Tamannawā Makānahu Bil-'Amsi Yaqūlūna Wayka'anna Allāha Yabsuţu Ar-Rizqa Liman Yashā'u Min `Ibādihi Wa Yaqdiru Lawlā 'An Manna Allāhu `Alaynā Lakhasafa Binā Wayka'annahu Lā Yufliĥu Al-Kāfirūna

82

و كسانى كه ديروز آرزو مى كردند به جاى او باشند، بامداد گفتند:« واى! چنانكه گويى خدا روزى را براى هر كس از بندگانش كه بخواهد (و شايسته بداند) گسترده سازد و تنگ مى‌گرداند. اگر منت خدا بر ما نبود، حتما ما را (در زمين) فرومى‌برد. واى! چنانكه گويى كافران رستگار نخواهند شد. »


Tilka Ad-Dāru Al-'Ākhiratu Naj`aluhā Lilladhīna Lā Yurīdūna `Ulūwan Fī Al-'Arđi Wa Lā Fasādāan Wa Al-`Āqibatu Lilmuttaqīna

83

آن سراى آخرت است كه آن را براى كسانى قرار مى‌دهيم كه هيچ برترى و فسادى در زمين نمى‌خواهند؛ و فرجام (نيك) براى پارسايان (خودنگهدار) است.


Man Jā'a Bil-Ĥasanati Falahu Khayrun Minhā Wa Man Jā'a Bis-Sayyi'ati Falā Yujzá Al-Ladhīna `Amilū As-Sayyi'āti 'Illā Mā Kānū Ya`malūna

84

هر كس (كار) نيكى آورد، پس برايش (پاداشى) بهتر از آن است؛ و هر كس (كار) بدى بياورد، پس كسانى كه بدى‌ها را انجام داده‌اند، جز (مطابق) آنچه همواره انجام مى‌دادند، كيفر داده نمى‌شوند.


'Inna Al-Ladhī Farađa `Alayka Al-Qur'āna Larādduka 'Ilá Ma`ādin Qul Rabbī 'A`lamu Man Jā'a Bil-Hudá Wa Man Huwa Fī Đalālin Mubīnin

85

قطعا كسى كه قرآن را بر تو واجب كرد، تو را به سوى بازگشتگاه (مكه) باز مى‌گرداند. بگو:« پروردگار من داناتر است به كسى كه هدايت آورده و به كسى كه وى در گمراهى آشكار است. »


Wa Mā Kunta Tarjū 'An Yulqá 'Ilayka Al-Kitābu 'Illā Raĥmatan Min Rabbika Falā Takūnanna Žahīrāan Lilkāfirīna

86

و هرگز اميد نداشتى كه كتاب (قرآن) برتو القا شود، جز بخاطر رحتمى از جانب پروردگارت؛ پس هرگز پشتيبان كافران مباش.


Wa Lā Yaşuddunnaka `An 'Āyāti Allāhi Ba`da 'Idh 'Unzilat 'Ilayka Wa Ad`u 'Ilá Rabbika Wa Lā Takūnanna Mina Al-Mushrikīna

87

و البته نبايد (كافران) تورا از آيات خدا بعد از آنكه به سوى تو فروفرستاده شد، باز دارند؛ و به سوى پروردگارت فراخوان، و هرگز از مشركان مباش.


Wa Lā Tad`u Ma`a Allāhi 'Ilahāan 'Ākhara Lā 'Ilāha 'Illā Huwa Kullu Shay'in Hālikun 'Illā Wajhahu Lahu Al-Ĥukmu Wa 'Ilayhi Turja`ūna

88

و هيچ معبود ديگرى را با خدا مخوان (و پرستش مكن،) هيچ معبودى جز او نيست؛ كه همه چيز جز ذات او هلاك شونده است؛ حكم تنها از آن اوست و فقط به سوى او بازگردانده مى‌شويد.


قاری
ترجمه گویا
انصاریان